ورودی دانشگاه سهند
ایجاد شاخص و نماد بصری میزبان برای دانشگاه صنعتی سهند. البته این نماد بصری در ابتدا حرکت را به سمت ارتفاع میبرد، یعنی از زمین بلند میشود و روی محور Z حرکت میکند تا دیده شود.
ورودی دانشگاه سهند
در یک نگرش تحلیلی به سردر و یا به عبارتی بهتر مجموعه و المان ورودی، آنچه در وهله اول میتوان درک کرد یا دریافت نمود؛ ایجاد یک شاخص و نماد بصری میزبان برای مجموعهی حاضر (دانشگاه صنعتی سهند) میباشد؛ که قاعدتاً این نماد بصری برای نمایش خود، در ابتدا سیر به ارتفاع را در پیش خواهد گرفت. به عبارتی برآمدن از زمین و حرکت در محور z در راستای دیده شدن. اما در ادامه، ما شروع فرایند طراحی را با پرسشی از خود آغاز نمودیم؛ “آیا سردر یا المان ورودی تنها پوستهای است بصری، بدون فضا و اتمسفر؟!”. شاید با نگاهی گذرا به آثار طراحیشده معاصر در کشورمان در موضوع مدنظر، بتوان به پرسش مذکور پاسخ “آری” داد؛ اما با رجوع به آثار گذشته فاخر معماری خودمان، جواب پرسش مذکور میتواند “خیر” باشد. نگاه و نگرش به “ورود” در معماری فاخر گذشته ما، جدای نگاه هندسی و بصری، رویدادی فضایی و اتمسفریک میباشد. به عبارتی میتوان اذعان نمود، در این گونه فضاها گذر یا به عبارتی انتقال اتفاق میافتد؛ نه ورود صرف، انتقال از وضع “اکنون” به وضع “بعد اکنون”. آنچه پر اهمیت است، تغییر حالات مخاطب یا سوژه (انسان) در این گذر و انتقال میباشد. در این انتقال، مخاطب صرفاً از یک پوسته بصری عبور نمیکند بلکه از یک اتمسفری دارای سلسله مراتب، عبور میکند. در نتیجه، این اصل به عنوان ساختار و هدف اصلی فرایند طراحی ما شکل گرفت؛ نگاهی اتمسفریک و فضایی به مجموعه ورودی.
سعی ما بر این بود در کنار ایجاد یک المان بصری، سلسله مراتب گذر یا انتقال را هم در مجموعه فراهم کنیم. مخاطب ما پس از عبور از یک فضای اتمسفریک، به مجموعه دانشگاه دسترسی داشته باشد. و آنچه در این گذر برای مخاطب اتفاق میافتد؛ القای سلسله مراتب و عدم ورود اتفاقی به مجموعه، ایجاد کرانه در راستای آشکارسازی تغییر جنس فضا، القای هویت و مشخصهی متفاوت مجموعه و ...، میباشد. ایجاد اتمسفر و فضا را با نگاه حجمی به المان و یا خلق پوستهی ثانوی و شکل گرفتن فضا بین دو پوسته، فراهم نمودیم. در واقع طراحی و فرمدهی دو پوسته که پوسته اول میتوانست نماد دانشگاه و صنعت و پوسته دوم نماد جامعه و مردم باشد. شکلگیری یک پارادوکس و تناقض؛ که این تناقض را سعی نمودیم با انتخاب دو متریال متفاوت ایجاد کنیم؛ پوستهی درونی (نماد دانشگاه) کاملاً اکسپوز و صنعت محور (بتن سازه ای قالب بندی شده) و پوستهی بیرونی (نماد مردم) پوشیده شده از آجر نما، و این دو پوسته در نقاط مختلف به وسیله لوورهای فلزی به هم دوخته شدهاند (انتخاب نقاط میتواند بر اساس الزامات سازهای باشد). ایدهی دوصفحهای در کنار تمامی موارد ذکر شده، باعث شکلگیری فضاهای متفاوت و متنوعی در ساختار و بنای المان گردید.